Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جاده ی زندگی من

من هم مانند دیگران

برای خود رویایی داشتم

که عاقبت...

هیچ تعبیری نیافت

از این روست که

حالا بی توجه

با پاهایی میخکوب بر زمین

سر جایم باقی می مانم

به آسمان می نگرم

لباس هایم را پیرامون بدنم

و سنگینی پیکرم را

به روی کفش هایم

و همچنین لبه های کلاهم را به دور سر

حس می کنم

هوا از بینی ام وارد و خارج می شود

و تصمیم می گیرم که دیگر

رویایی نپرورانم.

+نوشته شده در جمعه 2 فروردين 1392برچسب:,ساعت21:58توسط p.dream | |