اینروزا بهم ریختم....داغونم....اتیش میگیریم و می سوزم ازدوستی که بعد یه سال حتی سراغتونمیگیره... ازدوستی که اگه بگی عاشقش بودی وواقعادوستش داشتی کم نگفتی... اهای با توام با خود تو...منویادت میاد؟؟؟....رویاهامونوچی؟؟؟اون ارزوهای مشترک؟؟؟ مسخرست چقدمن پرتوقع ام نبایدهم یادت بیادوقتی حتی یه تک هم نمیزنی!!!! میدونم هیچوقت نمیخونی...میدونی هیچوقت نمیبینی...میدونم هیچوقت نمیفهمی...ولی میگم هرچنددونستنش برات فرقی نداره... خیلی خیلی دوست دارم رفیق بی معرفت تقدیم به اناهیتا و شادی عزیزم(کاش گاهی خاطرات رامرورمیکردی تاشایدمیدیدی دوستی راکه دران حوالی پرسه میزدوهنوزامیدواردبودکه فراموشش نکردی وای کاش ماانسانهامیدانستیم به همان سرعتی که فراموش میکنیم فراموش میشویم)
نظرات شما عزیزان:
|
About
هرشب که ازهیاهوی زندگی رهایی می یابم ودلم اندکی ارامش می خواهدکه بدانم هنوزنمرده ام ومانندرباتی کارهای روزقبل رابارهاوبارهاتکرارنمیکنم به نوشتن پناه می اورم که بدانم هنوزنفس میکشم!! نویسنده:خودم
Archivesفروردين 1392اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 AuthorsLinks
تیزهوشان دخترانه
تبادل
لینک هوشمند
ساعت مچی |