Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جاده ی زندگی من

بهار در راه است . ماه آغازین ، فروردین ...

چه پیامی دارد ؟

بلبل خوش خبر عید چه خواهد گفت به من ؟

از یار پیامی دارد ؟

او را چه به یاد من ؟

او چه داند ماه ها انتظار یعنی چه ؟

او چه داند بی قراری وقت تحویل سال یعنی چه ؟

او چه داند چشمان بی تاب یعنی چه ؟

او چه داند بی همسفر در خاطرات نداشته سفر کردن یعنی چه ؟

آری او نمی داند .

گر آن بلبل خوش خبر عید بیاید گویمش از راز دل .

همه لحظه های تلخ بی تو بودن را به او خواهم گفت .

به او می گویم که چه حسی دارد دوست داشتن بی توقع .

آری به او می گویم که چه سخت است بی بال و پر پرواز کردن تا اوج .

می گویمش تا به تو بگوید که چه حسی دارد رقص عروسک ها در جشن سالروز دل بستن .

آری همه را می گویم .

تو تواناییش را داری ؟

تو چه پاسخ خواهی داد ؟

تو جوابی داری ؟

تو مقصر نیستی .

مقصر دل بی کس و تنهای من است که به هر که دل ببندد بی ثمر است .

تقصیر از دل شیشه ای من است .

آن قدر شیشه ای است که تمام مهر و محبتم از درونش از دور دست ها پیداست .

صاف و ساده ... بی ریا .

آری تمام تقصیرها با من .

تو مبادا دل خویش بیازاری ؟!

تو بخند . تو بخند حتی اگر به علاقه ام بخندی .

تو برقص . آری تو برقص حتی اگر در مجلس عذاداری قلب شکسته ام باشد .

همه تقصیر ها با من . همه و همه با من .

تو با بهار باش ، بی خزان ...

این منم که وجودم خزان زده است .

اسم من باشد خزان ...

نام تو باشد بهار ...

چه دوریم از هم !

فصل ها هرگز نمی رسند به هم . تابستان بین ماست .

زمین همواره می چرخد ...

بدون توجه به فاصله ی ما ...

تو همان بهار بمان ...

مبادا به خاطر من خزان شوی !

تو بمان ...

بهار در راه است . ماه آغازین ، فروردین ...

چه پیامی دارد ؟

بلبل خوش خبر عید چه خواهد گفت به من ؟

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت19:20توسط p.dream | |

خدایاامشب رامیهمانم باش

به صرف یک فنجان قهوه ی تلخ

وقتش رسیده طعم دنیایت رابچشی

+نوشته شده در پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:,ساعت13:27توسط p.dream | |

 

مـــ ـن نه عاشــ ـق هســ ـتم و نه محتـ ـــاج نـــگاهــے که بلغــ زد بر مــ ـن ,

مــ ــن خــودم هســ ـتم و یـکـــ حــ ـس غــ ـریبــ که به صــ ـد عشق و هــوس مــ
ے ارزد ,

مــ ـن نه عاشـــق هســ ـتم نه دلــ ـداده به گیــســـ ـوی بلــ ـند و نه آلــــوده به افکـــ ـار پلید ,

مــ ـن به دنبــال نگــ ـاه
ے هستــ ـم که مــ ـرا از پــ ـس دیوانگے مے فـــ ـهمد .

 

+نوشته شده در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:,ساعت12:19توسط p.dream | |

هربارکه دلم هوای خداکرد...

نه!

هربارکه خدایاددلم کرد...

تنم لرزید...

نه ازخدا...

ازخودم!

که ازشیطان هم شیطان ترشدم!...

نگاهم را می دزدم...

مباداچشمانم درچشمان خداگیرکند...

 

+نوشته شده در چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:,ساعت20:28توسط p.dream | |